سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سوپرمن

پنج شنبه 87/2/19 ::  ساعت 6:10 عصر


ای سر چشمه ی محبت

ای عشق واقعی


چگونه ستایشت کنم در حالی که قلبت از محبت بی نیاز است
چگونه ببوسمت وقتی که عشقت در وجودم جاری میشود
بگزار نامت را تکرار کنم نامت زیباست دلنشین است
چه داشته ای که اینگونه مرا تلسم کرده ای
من اینگونه نبودم تو عشق را با من آشنا کردی
تو هوای دلم را با طراوت کردی
زمانی که با تو هستم به آسمان به بیکران برواز میکنم
پس بدان دوستت دارم گرچه پایان راه را نمیدانم

 


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


چهارشنبه 87/2/18 ::  ساعت 1:58 عصر



 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


سه شنبه 87/2/17 ::  ساعت 8:0 عصر



 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


سه شنبه 87/2/17 ::  ساعت 7:57 عصر


درآسمان دل من

پرنده پرنمی زنه

به کلبهء غم زده ام

محبت سر نمی زنه

یه مهربون یه هم زبون

حلقه به درنمی زنه

هرچی غمه مال منه

بدتر ز غم حال منه

هرجامیرم این غصه ها

چون سایه دنبال منه

خاطرات تلخ رفته همه جز همسفرم

کاشکی من گذشته هاروبشه از یاد ببرم

غم همیشه با منه مثل همزاد منه این تلسم نمی شکنه

به هر کسی رسیدم دلمو سزونده هرروز با یک بهونه چشممو گریونده

دلم می خواد که به هر جای بی نشونی.....

برای من امید موندنی نمونده

دیگه وقت رفتنه وقت دل بریدنه


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


دوشنبه 87/2/16 ::  ساعت 2:7 عصر


ای یار عشقو بیار

دوست دارم رو بگو دوسم بدار

بامن برقص بامن بخون

چه زیبائی در چشم من

نگاه گل دامن دامن

تو بستی رو نگاهم راه فرار

ستاره ها نور ندارند شب کی میای تو بیا

برق نگاهتو بریز رو دامن ستاره ها

بامن بخون بامن بخند نگاه نکن به اینو اون

خودت مگه نمیبینی که بهترم از اینو اون

یک نگاه پنهون

یک نگاه پیدا

اختیار من دست یک رویا

چه قشنگه این شرمو حیا


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


یکشنبه 87/2/15 ::  ساعت 2:2 عصر


به کجا میروی ای دوست

به کجا. صبر کن

صبر کن عشق زمین گیر شود بعد برو

یا دل از دیدن تو سیر شود بعد برو

ای کبوتر به کجا. قدر دگر صبر کن

آسمان پای پرت پیر شود بعد برو

خنده کن عشق نمک گیر شود بعد برو

یک نفر حسرت لبخند تورا می خورد

صبر کن گیریه به زنجیر شود بعد برو

خواب دیدی شبی از راه سوارت آمد

باش

باش ای نازنین

باش ای مهربون

خواب تو تعبیر شودبعد برو

حال که عظم رفتن داری پس برو

خدا یارو نگهدارت


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


شنبه 87/2/14 ::  ساعت 1:12 عصر



صدای قدم های آشوب گرت ذهنم را به هیاهو واداشته است

و داغی نگاه های تو قلبم را بیدار کرد

با قلب پر شورم

در قاب چشمانت

عشق را جست و جو می کنم

تا سکوت تنهایی ات را بشکنم....

دوستت دارم ..... عزیزم....


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


جمعه 87/2/13 ::  ساعت 1:53 عصر


مهربون من همه جون من فدای احساس قشنگت

وقتی نگاه می کنیو می گی دوسم داری بگیر دستامو تو دستد

حتی خاطرات تلخ بین ما واسه من خیلی قشنگه

وقتی پیشمی نزدیکمی دلامون باهم یه رنگه

نازی نازی ناز گل من دل بی تو میمیره

تن سردم تازه داره با تو جون می گیره

بیبی بیبی ناز گل من دل بی تو میمیره

دست سردم توی دستاد تازه داره جون می گیره

گل ناز آشقم باش صدام نزن بیا مال من باش

از چشات دارم می خونم می خوای با تو بمونم


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


جمعه 87/2/13 ::  ساعت 1:45 عصر


کاش می شد لحظه ای پرواز کرد
حرفهای تازه را آغاز کرد
کاش می شد خالی از تشویش بود
برگ سبزی تحفه درویش بود
کاش تا دل می گرفت و می شکست
عشق می آمد کنارش می نشست
کاش با هر دل دلی پیوند داشت
هر نگاهی یک سبد لبخند داشت


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


چهارشنبه 87/2/11 ::  ساعت 1:14 عصر



 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


<      1   2   3   4   5   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ