آسمانش آبی
باز باشد همه پنجره هایش به پذیرایی نور
کنارباغچه اش پر بزنیم
حوض ماهی پُر آب
قامتِ پاک درختانش سبز
و تو را هم خواند که در این خانه کنارم باشی
سینه آینه تصویر تو را می جوید
که در آیی چون نور
تو بدین خانه بیا
در خیابانِ امید /کوچه ی باورِ سبز / نبش میدانِ صبوری
آن جا / خانه ای خواهی یافت
سَر دَرِ خانه چراغی روشن
روی سکویش گلدان گُلی
در دلِ خانه اجاقی دلگرم
با حضور تو در این خانه چه جشنی بر پاست
آسمانِ شبِ این خانه پُر از چشمک و مهتاب و نسیم
ناودانش پُر موسیقی آب / ای سر آغاز امید
تو بدین خانه در آ
من به دیدار تو می اندیشم
و به آرامش بودن با تو