سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سوپرمن

سه شنبه 87/1/6 ::  ساعت 1:7 عصر


هیچ کس با من در این دنیا نبود

هیچ کس مانند من تنها نبود

هیچ کس دردی ز دردم بر نداشت

بلکه دردی نیز بر دردم گذاشت

هیچ کس فکر مرا باور نکرد

خطی از شعری مرا از بر نکرد

هیچ کس معنای آزادی نگفت

در وجودم رد پایش را نجست

هیچ کس آن یار دلخواهم نشد

هیچ کس دمساز و همراهم نشد

هیچ کس جز من چنین مجنون نبود

در کلاس عاشقی دلخون نبود


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


دوشنبه 87/1/5 ::  ساعت 12:56 عصر


یکی بود، یکی نبود!

اونی که بود تو بودی،اونی که تو قلب تو نبود من بودم.

یکی داشت، یکی نداشت!

اونی که داشت تو بودی ، اونی که غیر تو کسی رو نداشت من بودم.

یکی خواست، یکی نخواست !

اونی که خواست تو بودی، اونی که نخواست از تو جدا شه من بودم.

یکی گفت ، یکی نگفت:

اونی که گفت تو بودی ، اونی که دوست دارم رو به غیر تو نگفت من بودم.

یکی موند ........یکی رفت....................!

برگرد............................ .


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


یکشنبه 87/1/4 ::  ساعت 1:58 عصر


همیشه به این فکر میکنم که آیا از شکستن من چیزی نصیبت شد ؟

اگر شد خوشحالم که بیهوده نشکسته ام . و اگر نشد چرا ؟

چرا شکستی قلبی را که سالها خود را برای تو پرورانده بود ؟


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


شنبه 87/1/3 ::  ساعت 5:46 عصر


گاه دلم به حال خود میسوزد منی که اینقدر دم از عشق میزدم

چه شد ببین چقدر کم آوردم . و آیا مستحق چنین عاقبتی بودم ؟

خدای من قلب من عاشق قلبی بود که جز حوس و پول نمیدید .

قلب من عاشق قلبی بود که اصلا قلب نبود سنگ بود

، خار بود ، حوس بود و پر از مادیات .


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


جمعه 87/1/2 ::  ساعت 11:11 صبح


چگونه راضی شدی به شکستن دلی که خود ویران بود ......................................................

چگونه دلم را در زیر پاهای بزرگ حرس و طمع خود له کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

و چگونه پاسخ خواهی گفت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا زخمی کردن یک قلب و کشتن آن

گناه نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ جرم نیست اگر نیست خدایا چه دنیاییست که آفریدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

و چگونه بنده ای را وسیله میکنی تا بنده ای دیگر را از بین ببرد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

و چگونه قلب بنده ای را از سنگ می آفرینی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

و حس شهوت و حوس را تا کی در قلب او خواهی جوشاند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


پنج شنبه 87/1/1 ::  ساعت 10:35 صبح


عید...................................

 

87 را بر همگی تبریک........................................................

سال خوبوخوشی را برای همه دوستان آرزو می کنم.

سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت

بادت اندر شهریاری بر قراروبر دوام

 

سال خرم فال نیکو مال وافر، حال خوش
اصل صابت نسل باقی تخت عالی بخت رام


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


پنج شنبه 87/1/1 ::  ساعت 10:32 صبح


خداوندا چرا برای خود جفتی نیافریدی تا بچشی طعم هجران را

بچشی طعم حسی را که بعد معشوق در هنگام تنهایی خواهی داشت .

و چرا برای خود دادگاهی نیافریدی ؟ تا بنده ی ملولی چون من

شکوه هایش را از تو بگوید .

تا کی آسمان را نگاه کنم و بیهوده فریاد بزنم و شکوه کنم

و تو سکوت کنی ؟ دیگر صدایی نمانده است و رمقی !!!

ای مرگ مرا در آغوش بگیر ، بگیر تا ببینی از تو هم نمی هراسم .

مرا در آغوش بگیر تا تیرگی را احساس کنی .

ای مرگ جانم را بگیر و روحم را آزاد کن از دست چنین مردمانی

که کوچک میشمارند عشق را آزادم کن از جهانی که

در آن کشتن دل جرم نیست و قاتل محکوم نمی شود .

آخر چه دنیاییست خدایااااااااااااااا چه دنیاییست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


 نویسنده: محمدعلی دهستانی

نظرات دیگران


<      1   2   3      
لیست کل یادداشت های این وبلاگ